![]() |
![]() |
دلم تنگ است ٬ دلم می سوزد از باغی که می سوزد
نه دیداری ٬ نه بیداری ٬ نه دستی از سر یاری
مرا اشفته می دارد ٬ چنین اشفته بازاری
تمام عمر بستیم و شکستیم ٬ به جز بار پشیمانی نبستیم
جوانی را سفر کردیم تا مرگ ٬ نفهمیدیم به دنبال چه هستیم
چه رنجی از محبت ها کشیدیم ٬ برهنه پا به تیغستان دویدیم
نگاه اشنا در این همه چشم ٬ ندیدیم و ندیدیم و ندیدیم
عجب خواب پریشانیست دنیا ٬عجب اشفته بازاری ست دنیا .....