-
علی یعنی فریاد رس درماندگان٬چاره بیچارگان٬مونس بی کسان
دوشنبه 9 مهرماه سال 1386 18:33
خدایا چگونه دست پلید شکافت فرق٬ صدرنشین ایوان خلافت را٬ شهسوار میدان شجاعت را٬ مفخر گروه انبیا و اوصیا را٬ مرهم گذار جراحت های سینه رسول را٬ غمگسار خاطر حزین بتول را٬ خدا لعنت کند ابن ملجم مرادی را. الهی تمام من٬عجز و قصور٬و در سرشت من ضعف و فتور٬ ذات تو تمام قدرت٬و در غایت قوت٬و در نهایت عزت. الهی لایق من خاکساری و...
-
علی یعنی شمع بیت المال را خاموش کن
یکشنبه 8 مهرماه سال 1386 14:03
سرچشمه فیض روح ربانی تو دریای فتوت دل طوفانی تو با دست نبی رقابتی داشت مگر ان تیغ که بوسه زد به پیشانی تو الهی در دار وجود تویی و بس٬و به غیر تو نیست کس٬ درمانده ام و وامانده ام٬به فریاد رس. الهی ای پدید پدیدار٬و ای نماینده پنهان و اشکار٬ اگر از فرمانت سرپیچم از من بگذر که من هیچم. الهی ای نور درخشنده٬و ای مهربان...
-
ایا پذیرفتی مرا؟
شنبه 7 مهرماه سال 1386 12:58
کشته ای دیدی از جور زمان؟من انم٬ تشنه ای دیدی میان اب روان؟من انم. الهی پست است مقاممان٬بلندمان کن. الهی ضایع است ایاممان٬رعایتمان نما. الهی مشوش البالیم٬اکراممان کن. الهی مختل الحالیم٬اصلاحمان فرما. الهی مضطرب القلبیم٬اراممان کن. الهی از تو گریزانیم٬راممان کن. الهی ناقصیم٬تماممان کن. الهی فقیریم انعاممان کن. الهی...
-
اشفته بازار
جمعه 6 مهرماه سال 1386 17:33
دلم تنگ است ٬ دلم می سوزد از باغی که می سوزد نه دیداری ٬ نه بیداری ٬ نه دستی از سر یاری مرا اشفته می دارد ٬ چنین اشفته بازاری تمام عمر بستیم و شکستیم ٬ به جز بار پشیمانی نبستیم جوانی را سفر کردیم تا مرگ ٬ نفهمیدیم به دنبال چه هستیم چه رنجی از محبت ها کشیدیم ٬ برهنه پا به تیغستان دویدیم نگاه اشنا در این همه چشم ٬...
-
رمز موفقیتی که روزنامه نگار به مرد کور هدیه داد
جمعه 6 مهرماه سال 1386 16:36
روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را...
-
در حسرت دیدار تو اواره ترینم
جمعه 6 مهرماه سال 1386 12:22
اللهم عجل لولیک الفرج. ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو بجان امد وقتست که باز ایی. الهی رحیمی رحم فرما٬کریمی کرم بنما٬ به بدی من مرا مبین. الهی به محرمان حریم قربت٬ دلم را نور عرفان خود ده. الهی به بار یافتگان انجمن وصلت٬ سوز محبت در سینه ام نه. الهی به تشنه لبان زلال وصالت٬ دیده ای ده که جز ربوبیت تو نبیند....
-
کریم اهل بیت
پنجشنبه 5 مهرماه سال 1386 11:34
میلاد با سعادت سرو جویبار امامت٬مهر سپهر خلافت٬ مردمک دیده عین الیقین٬مصداق کریمه(کونوا مع الصادقین)٬ قره العین مصطفی٬مردمک دیده علی مرتضی٬ وارث علوم انبیا و اوصیا٬سرور نجبا و اصفیا٬صدر نشین ایوان خلت و صفا کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) تبریک و تهنیت باد الهی به گروه انبیا و رسل که زمام مهام و دین در کف ایشان نهادی٬...
-
به امید روزی که ...........
پنجشنبه 5 مهرماه سال 1386 05:32
یکی به من بگه چرا ؟. ..می بینی ؟!!! دلت نلرزید ؟؟!.. ....کاش می شد بهت بگم الان چه حالی دارم ...حتی نمی دونم چه طوری ابراز تاسفم کنم .... پس درست گفت انیشتین که : شیطان وجود ندارد. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود...
-
از خود رستن و به خدا رسیدن
چهارشنبه 4 مهرماه سال 1386 11:36
شرمنده از انم که ندانم چه بگویم ازرده از انم که چرا هیچ ندانم الهی به انان که به یک قطره از دریای عشقت مستند٬ الهی به انان که به امید وصالت در خروشند٬ الهی به کیفیت زعفرانی که در بوستان چهره دوستانت رسانیده ای٬ الهی به نشئه بادهایی که در کام محبانت چکانیده ای٬ الهی به ان زمین ها که بر اسمان شان شرف دادی٬ الهی به ان...
-
ماه رحمت الهی
سهشنبه 3 مهرماه سال 1386 11:31
انچه به جان زنده است٬اززندگانی محروم است٬ انکه جان به جانان داد٬زنده حی قیوم است. الهی به امیدی که پسندیده ای٬ الهی به بیمی که برگزیده ای٬ الهی به بی قدری که قدرش دادی٬ الهی به هشیاری مدهوشان صحرای عشقت٬ الهی به ان دلها که قندیل انوار معرفتند٬ ای پناه درماندگان از درگاهت مران و ای امید امیدواران از روی احسان خود...
-
بهترین شکل ارامش
دوشنبه 2 مهرماه سال 1386 15:36
مسابقه نقاشی ..بهترین شکل ارامش پادشاهی جایزهء بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل ، آرامش را تصویر کند. نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند. آن تابلو ها ، تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب ، رودهای آرام ، کودکانی که در خاک می دویدند ، رنگین کمان در آسمان ، و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ. پادشاه...
-
ای نور بخش زمین و اسمان
دوشنبه 2 مهرماه سال 1386 12:23
محبت در بزد٬محنت اواز داد٬دست در عشق زدم٬ هر چه باداباد. الهی به عفوی که در جنب ان٬گناه جهانیان را هیچ می انگاریم٬ الهی به رحمی که با همه جرم از ان امیدها داریم٬ الهی به دردی که تواش دوایی٬ الهی به رنجی که تواش شفایی٬ الهی به ان زندگانی که شهادتش نام کردی٬ الهی به ان دلی که بی خبر از درش به درامدی٬ بد کرده ام امید...
-
در باغ بهشت مرا جایی هست ؟!!!
یکشنبه 1 مهرماه سال 1386 21:08
محبت در بزد٬محنت اواز داد٬دست در عشق زدم هر چه باداباد. الهی به اعتباری که در خاکساری نهادی٬ الهی به ان سینه ها که از غبار اغیار پرداختی٬ الهی به ان دلها که خلوتخانه خاص خویش ساختی٬ الهی به مهجوران قربت که پیوسته در امید و طلبند٬ الهی به اید عاصیان که پیوسته چشم بر راه رحمت بی زوالند٬ از جور نفس خطاکار به جان امدم...
-
یا قاضی الحاجات
شنبه 31 شهریورماه سال 1386 20:33
اگر بقا می خواهی ٬ در فناست و اگر باقی می خواهی خداست . الهی به زلال وصالت که حیات بخش تشنه لبان وادی حرمان است . دیده ای ده که عز ربوبیت تو بیند . الهی به دریای احسانت که به قطره ای از ان عالمی مغفور است . دلی ده که طاعت افزاید . الهی به دلنوازی های لطفت که خجالت فرمای محرومان بدکردار است . طاعتی ده که به بهشت...
-
درخواست فقط تو را سزاست
جمعه 30 شهریورماه سال 1386 16:13
الهم عجل لولیک الفرج. الهی به ذات بی مثالت که عقلهای مقربان در او حیران است. نفسی ده که حلقه بندگی تو درگوش کند. الهی به کبریایی جلالت که دلهای عارفان از ان لرزان است. جانی ده که زهر حکمت را به طبع نوش کند. الهی به رحمت بی زوالت که امیدگاه عاصیان است .دلی ده که ذل عبودیت تو گزیند. الهی به پرتو جمالت که از ان جهانی پر...
-
خدای من تویی کجا روم ؟!!!
پنجشنبه 29 شهریورماه سال 1386 20:53
دوستی او ما را مست کردو رها کرد٬نشانی فرا داد و نشانه بلا کرد. الهی از خود ناامیدم از رحمت خود امیدوارم کن. الهی به جرم خویش درمانده ام لطف خویش را در کارم کن. الهی دردم را دوا تو دانی به دیگری مگذارم. الهی اگرچه گنهکارم جز تو کسی ندارم٬به دیگری مسپارم. امین یا غیاث المستغیثین دعای روز هشتم: یا رب به نعیم خویش مهمانم...
-
در خلوت با معبود
چهارشنبه 28 شهریورماه سال 1386 17:25
همه عیش ها در بی عیشی است٬همه توانگری ها در درویشی است. الهی بیاموز تا سر دین بدانیم٬برفروز تا در تاریکی نمانیم. الهی تو نواز که دیگران ندانند٬تو ساز که دیگران نتو انند . الهی همه را از مکر شیطان نگاه دار٬همه را از کینه نفس اگاه دار. الهی همه را از خودپرستی رهایی ده٬همه را به خود اشنایی ده. امین یا کافی المهمات دعای...
-
خدایا کبوتر دل را بر بام حریمت پناه ده
سهشنبه 27 شهریورماه سال 1386 15:51
لقمه حرام٬و راضی شدن به نام٬الله داند که ماتمی بود ٬تمام.بندگی کردن جز ملک را ٬بر بنده حرام است٬تو او را بنده باش٬ همه عالم٬تو را غلام است. الهی از هیچ همه چیز توانی٬و به هیچ چیز نمانی٬ هر که گوید تو چنینی یا چنانی٬تو افریننده این و انی. الهی ضعیفم خواندی و چنین است٬هر چه از من اید در خور این است. الهی در دلهای ما جز...
-
پیرزن و نامه ای برای خدا !!!!
سهشنبه 27 شهریورماه سال 1386 14:23
نامه ای به خدا یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نا مه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای به خدا !با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود :خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می...
-
خود شکن و خدا را بین
دوشنبه 26 شهریورماه سال 1386 18:31
بر گناه دلیری مکن که حق صبوراست ٬ خویشتن را غرور مده که او غفور است . بیدار شو که بیگاه شود ٬نباید که اخر کار تو تباه شود . الهی ظاهری داریم شوریده ٬باطنی داریم در خواب ٬ سینه ای داریم پر اتش ٬دیده ای داریم پر اب ٬ گاه در اتش سینه می سوزیم ٬و گاه در چشم غرق اب . الهی به صلاح ار که نیک بی سامانیم ٬ جمع دار که بد...
-
گدای درگه حق
یکشنبه 25 شهریورماه سال 1386 17:40
اگر در ایی در باز است و اگر نیایی٬حق بی نیاز است اگر سر این داری٬برخیز و قصد راه کن٬نه زاد برگیر و نه همراه را اگاه کن٬عافیت را به نازدار و سخن کوتاه کن. الهی مگوی که چه کرده ای٬که سرگردان شویم٬مگو چه اورده ای که رسوا شویم. الهی انچه ما را اراستی خریدیم٬و از دو جهان محبت تو برگزیدیم٬و جامه بلا بریدیم ٬وپرده عافیت...
-
در حوالی بساط شیطان
یکشنبه 25 شهریورماه سال 1386 14:32
-
شکرانه دیدار مجدد
شنبه 24 شهریورماه سال 1386 17:13
از عرش صدای ربنا میاید اوای خوش خدا خدا میاید فریاد که درهای بهشت باز کنید مهمان خدا سوی خدا میاید. الهی اقرار کردم به مفلسی و هیچ کسی . ای یگانه ای که از همه چیز مقدسی ٬ چه شود اگر مفلسی را به فریاد رسی؟ الهی اگر با تو نمی گویم افگار می شوم چون با تو می گویم سبکبار می شوم. الهی بر سر از خجالت گرد داریم و در دل از...
-
پر از هیچ
جمعه 23 شهریورماه سال 1386 15:58
سلام به همگی من بر گشتم . جا ی همتو ن خالی اینکه می گم جاتون خالی شاید از این بابت نباشه که ی سفر گردشی بوده و کلیم خوش گذشته بر عکس شاید از این سفرا هیچو قت کسی نره واصلا رغبتی به این گونه سفرا نداشته باشه. جا تونوفقط از این نظر خالی کردم که شاید دیدن تمام صحنه ها و مناظری که من از نزدیک دیدم همانقدر که تو ذهن و...
-
عاشقانه با خدا
جمعه 23 شهریورماه سال 1386 12:17
باید بی تکلف و بی تردید به سوی تو دوید حاجت هیچ استخاره و استعاره و تمثیل نیست اغوش تو حتی جمعه ها نیز تعطیل نیست. الهی خواندی تاخیر کردم فرمودی تقصیر کردم الهی عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم الهی بساز کار من منگر به کردار من هر گاه که گویم برستم شغلی دیگر دهی به دستم الهی از پیش خطر و از پس راهم نیست دستم...
-
از صندوقچه مهلا
جمعه 23 شهریورماه سال 1386 10:25
امید کشاورزی الاغ پیری داشت که یه روز اتفاقی میفته تو ی یک چاه بدون آب . کشاورز هر چه سعی کرد نتونست الاغ رو از تو چاه بیرون بیاره . برای اینکه حیون بیچاره زیاد زجر نکشه کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتن چاه رو با خاک پر کنن تا الاغ زود تر بمیره و زیاد زجر نکشه . مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار...
-
شیطان
پنجشنبه 22 شهریورماه سال 1386 23:45
به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»! لبخند زد. پرسیدم: «چرا می خندی؟» پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام می گیرد» پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟» گفت: «مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام» با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!» جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین...
-
یک دعای قشنگ همراه با یک تصویر مجذوب کننده
چهارشنبه 21 شهریورماه سال 1386 18:37
-
چای باطعم خدا
چهارشنبه 21 شهریورماه سال 1386 18:31
بازلبخندبزن قوری قلبت را زودتر بند بزن تو ی آن مهربانی دم کن بعد بگذار آرام آرام چای تودم بکشد شعله اش را کم کن دستهایت سینی نور اشکهایم استکان بلور کاش استکانهای مرا توی سینی خودت مچیدی کاشکی اشکهای مرا میدیدی خنده هایت قند است یک کمی قند به من تعارف کن چای هم آماده است:چای با طعم خدا بوی آن پیچیده ازدلت تا همه جا...
-
بی ادعا در وعده گاه
چهارشنبه 21 شهریورماه سال 1386 16:08
سلام و صد سلام به همه کسانی که امروز پیشواز ماه مبارک رفتندوبا یه استقبال گرم خیر مقدم گفتند زودتر از موعد به وعده گاه رفتن اقلش این حسنه داره که همه حرفاتو یه کاسه کنی و همچی خالص و خاکی یه جا خودتو رو کنی تعارف که نداریم دلها همه تنگ بود و گرفته پس گفتیم اونچه که باید می گفتیم خدام شنید اونچه که باید می شنید الهی گر...